گل من پرنده ای باش به باغ باد بگذر
مه من شکوفه ای باش به دشت آب بنشین
گل باغ آشنایی گل من کجا شکفتی؟
که نه سرو می شناسد نه چمن سراغ دارد
نه کبوتری که پیغام تو آورد به بامی
نه به دست مست بادی خط آبی پیامی
نه بنفشه ای نه جویی نه نسیم گفتگویی
نه کبوتران پیغام نه باغهای روشن
گل من میان گلهای کدام دشت خفتی؟
به کدام راه خواندی؟به کدام راه رفتی؟
گل من راز ما را به کدام دیو گفتی؟
که برید ریشه ی مهر شکسته شیشه ی دل
من این گیاه تنها به گلی امید بسته
همه شاخه ها شکسته
به امیدها نشستیم و به بادها شکفتیم
در آن سیاه منزل به هزار وعده ماندیم
به یک فریب خفتیم....(محمود آزاد تهرانی)
برچسبها: